تجاوز به سبک یک جنتلمن
tajavoz b sabk yek jentelman
110,000
امکان سفارش بیشتر وجود ندارد!
او در برابر من ایستاده بود و در حالی که هنوز به شکل مشمئز کنندهای سعی داشت خود را مردی موقر و وارسته نشان دهد، نام مرا میپرسید. دیوارهای بلند ویلا گویی از دو طرف به من نزدیک و نزدیکتر میشدند. هوایی برای نفس کشیدن باقی نمانده بود. در کوششی بیفایده، آرام خودم را به عقب کشیدم و اندکی از ژنرال دور شدم؛ اما او در حالی که لبخندی شیطانی بر لب داشت، به من خیره شد و آرام و شمرده گفت: «عشقی که بر پایه منافع باشه، عشق نیرومندیه.»
با پس زمینهی یک موسیقی گوشخراشِ کوچهبازاریِ صربی، ژنرال به منافع خودش رسید و من، با تنی خسته و روحی لگدمال شده، با دندانهایی که از شدت تحقیر بر هم میساییدم و قلبی که از درک آنچه بر من گذشته بود، سخت به درد آمده بود، از جان فرزندم دفاع کردم.
ژنرال هربار در پاسخ به التماس و بیقراری من برای دیدن فرزندم تنها یک کلمه میگفت: «فردا!». چه کسی در دنیا ضعیفتر از مادری است که جان فرزندش را در خطر ببیند؟
- از متن کتاب -
نظرات
نظرات (0)