آزارشان به مورچه هم نمیرسید
azareshan b morche hm nmiresad
150,000
امکان سفارش بیشتر وجود ندارد!
اسلاونکا دراکولیچ در ۴ ژوئیه ۱۹۴۹ در رییکا کرواسی به دنیا آمد. در دانشگاه زاگرب در رشته ادبیات تطبیقی و جامعهشناسی تحصیل کرد. در اوایل دهه ۹۰ کرواسی را به دلیل مسائل سیاسی ترک کرد و رهسپار سوئد شد. آثار و مقالات او در بسیاری از نشریات اروپایی و بینالمللی مانند لااستامپا، فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ، نیشن، یوروزین چاپ شدهاست. وی در استکهلم و زاگرب زندگی میکند.
از آثار او می توان کتابهای فوق را برشمرد: کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم، قطار سریعالسیر کشورهای حوزة بالکان، زندگی پس از کمونیسم و …
دراکولیچ در کتاب حاضر با حضور در محاکمات متهمان جنایات جنگی به بررسی جنگ از دیدگاه جنگافروزان پرداخته است و در پی شناخت عواملی است که میتواند یک انسان عادی را به هیولایی تبدیل کند که به راحتی مرتکب جنایاتی ضدانسانی شود. دراکولیچ در این کتاب هشدار میدهد که درصورت ناآگاهی ملتها از تاریخ واقعی خود و دوری از خردورزی و تن دادن به هیجانات احساسی که موجسواران سیاست با بهرهگیری از ابزارهای تبلیغاتی به راه میاندازند، حتی در عصر متمدن کنونی نیز بیم وقوع جنگ هست و نمیتوان از آتش خانمانسوز آن ایمن ماند.
بخشی از متن کتاب:
خورشید هنوز وسط آسمان بود و بوی تعفن هوا را نمیشد تحمل کرد. دراژن فقط باید از این مکان جهنمی دور میشد. دوباره میخواست داخل آب بپرد یا دستکم دوشی بگیرد و بوی مرگ را بشوید. فقط ای کاش میتوانست دستهایش را بشوید! به دقت نگاهشان کرد. خونی روی آنها نبود، فقط تاولی روی انگشت اشارة دست راستش بود. تاولی گرد و صورتی. دراژن فکر کرد: چقدر عجیب است که بهخاطر کشتن مردم تاول بزنی. حساب کرد باید حدود هفتاد بار شلیک کرده باشد. تقریباً هفتاد نفر را کشته و یک تاول زده بود! به قدری مسخره بود که یکباره خندهای جنونآمیز سرداد.
نظرات
نظرات (0)