230,000
امکان سفارش بیشتر وجود ندارد!
«هیتر رُز» در سال 1964 در استرالیا به دنیا آمد. رُمانهای او یا نامزد نهایی دریافت جایزه یا برنده جوایزی برای ادبیات داستانی، رُمان جنایی و ادبیات فانتزی کودکان شدهاند. رُز با دریافت جایزه «استلا» لقب بهترین نویسنده زن استرالیا را از آنِ خود کرد. «موزه عشق مدرن» هفتمین رُمان رُز است که به گفته وی برای نگارشش 11 سال زمان صرف شده است. این رمان اولین رُمان بزرگسالِ هیتر رُز است که در آمریکا نیز به چاپ رسیده است. موزه عشق مدرن در واقع ادامه پرفورمنس هنرمند حاضر «مارینا آبراموویچ» است که از عموم مردم درخواست میکرد هر روز در موزه هنر مدرن نیویورک مقابلش بنشینند و نگاههای هنرمندانه خلق کنند. رُز یک بار با آبراموویچ ملاقات کرد و از او اجازه گرفت تا بتواند نام او را به عنوان یکی از شخصیتهای داستان خود انتخاب کند و البته در اجرایش حضور یافت و با کسانی که در تجربه هنری او شریک شده بودند مصاحبه کرد.
پس از ملاقاتی که رُز با آبراموویچ داشت او دریافت که باید از شخصیتِ واقعیِ مارینا آبراموویچ در کتاب استفاده کند. مارینا آبراموویچ درباره این کتاب چنین میگوید: «قاببندی یک داستان عاشقانه حول محور یک اجرای طولانیمدت که گذرِ زمان در آن امری حیاتی محسوب میشود، ایدهی فوقالعاده بکری است. این کتاب را خیلی دوست دارم.»
******
هر کس میتوانست دو دقیقه تا دو ساعت بنشیند. یا کلِ روز. مارکو توقع نداشت مردم این کار را بکنند. و هیچ یک از خانوادهي مارینا هم چنین توقعی نداشتند. چهرههاي افرادي که مینشستند حالتهاي بسیار زیادي به خود میگرفتند. او به دنبال هیجان بود. به دنبال لحظهاي بود که فردِ مقابل مارینا کاملا دستخوش آن نگاه نامفهوم شده بود. او احساس میکرد انگار درونِ دنیایی از حقیقتِ محض قرار دارد. چه کسی تصور میکرد چنین چهرههایی آنجا باشند؟ او از معماري، تاریخ و موسیقیدانها عکاسی کرده بود. حالا او هر روز به چهرهي انسانی که غرقِ در کنجکاوي بود نگاه میکرد و شکافِ تاریخ را در قلب یک انسان میدید. هر کس به شکلِ مغلوب، نجاتیافته، پیراسته، متاثر و واضحِ خودش بود.
او این چیزِ زودگذر را ثبت میکرد، مصاحبتِ بین هنرمند و تماشاچیاش. صندلیِ مقابلِ او یک دعوت بود.
اگه میخواي بیا بشین.
نظرات
نظرات (0)