- خانه
- /
- نویسنده ها
- /
- ارنست گینز
گينز، تحصيلات عاليهاش را در کالج سانفرانسيسکو و سپس در دانشگاه استنفورد به پايان رسانده است اما نخستين سالهای تحصيل او به اين شکل، متدوال نبوده است. معلمان موقتی که در هنگام کار کودکان در مزارع پنبه مهمان آن سرزمينها میشدند، تربيت مقدماتی او را برعهده داشتهاند و پس از آن است که او وارد مدرسهی سنتآگوستين کاتوليک که مخصوص کودکان دورگهی آفريقايی ـآمريکايی است، میشود و چون در اين زمان در شهر او امکانات تحصيلی بيش از هشت کلاس برای کودکان آفريقايی ـآمريکايی وجود ندارد، ارنست گينز پانزده ساله به شهر بايخو در ايالت کاليفرنيا میرود تا با مادر و ناپدریاش زندگی کند که روزگاری محل تولد او را در سالهای جنگ جهانی دوم ترک کرده بودند.
شايد بتوان گفت، زندگی حرفهای گينز از هفتادویکسالگی شروع شد؛ زمانی که او اولين داستان خود را در روزهای مراقبت از برادر کوچکترش، مايکل نوشت. داستانی که ناشر نيويورکی آن را در کاغذی پيچيدهشده با نخ دريافت کرد و نپذيرفت و به اين ترتيب اولين رونويس آن به دست خود صاحب اثر، سوازنده شد. هرچند در روزگاری ديگر، دوباره آن را بهعنوان اولين اثر به چاپ رسيدهی خودش، «کاترين کارمير» بازنويسی کرد.
صد البته گينز، پرکار است. او ابتدا نوشتن را با داستانهای کوتاه شروع میکند و در ۱۹۵۶، اولين کتاب داستان کوتاه خود به نام لاکپشتها را در يک نشريهی دانشجويی محل تحصيلش منتشر میکند. دو سال خدمت به ارتش، رؤيای نوشتن را از او باز نمیستاند و پس از به پايان رساندن تحصيلاتش در قالب يک بورس تحصيلی در دانشگاه استنفورد از سال ۱۹۸۴، هر سال شش ماه را در سانفرانسيسکو و شش ماه ديگر را در شهر لافايت میگذراند. علاوه بر تجربهی تدريس در کارگاههای نويسندگی در دانشگاه لوئيزيانای شهر لافايت که در هر پاييز تکرار میشود؛ در ۱۹۹۶ او يک ترم کامل نيز بهعنوان استاد مهمان در دانشگاه رن فرانسه تدريس کرده و اولين کلاس نويسندگی خلاق را در فرانسه ارائه نموده است.
ارنست جيمز گينز که در ۱۵ ژانويهی سال ۱۹۳۳ در فضايی مشابه داستانهايش چشم به جهان گشود هماکنون در شهر اسکار ايالت لوئيزيانا در کنار همسرش زندگی میکند. اين در حالی است که آنها مالکيت قسمتی از زمينهای زراعی مربوط به کودکی گينز را به علاوهی کليسای محل تحصيل وی در اختيار دارند. او، شخصيتها را ملموس و واقعی تصوير میکند و اغلب داستانهايش را دربارهی مردم حومهی شهرهای ايالت موطنش مینويسد. حوادث اغلب اين داستانها در شهری خيالی به نام بايون میگذرد که برخی از منتقدين آن را با سرزمين خيالی يوکناپاتافای ويليام فاکنر قابل مقايسه میدانند.
برجستهترين اثر اين نويسنده، «زندگینامهی خانم جين پتيمن» معرفی شده است و داستان ارزشمند «درسی پيش از مردن» او نيز جايزهی ملی حلقهی منتقدين کتاب را بهعنوان بهترين داستان از آن خود کرده است. همچنين او مدال ملی علوم انسانی را به خود اختصاص داده و از طرف محفل هنر و ادبيات فرانسه به لقب شواليه مفتخر شده است.
بايد اشاره کرد که در سال ۲۰۰۷ مؤسسهی منطقهی باتونروژ برای ارج نهادن به ميراث ادبی گينز، متولی يک جايزهی ادبی به نام اين نويسنده شد. داستانهای نويسندههای آفريقايی ـآمريکايی در اين رقابت شرکت داده میشوند و برندهی اين رقابت، يک جايزهی دههزار دلاری و يک مجسمهی يادبود ساختهشده توسط هنرمند بنام، رابرت مورلند دريافت میکند. با اين تفاسير، گينز در خارج از ايران نويسندهای تقريباً شناختهشده و مورد اقبال است که علاوه بر تدريس بسياری از آثارش در دانشگاهها، ۴ اثر از او تاکنون بهصورت فيلم تلويزيونی ساخته و پخش شدهاند. در عرصهی ترجمه نيز، به زبانهای زيادی از جمله فرانسه، اسپانيايی، آلمانی، روسی و چينی، خوانندگان نقاط مختلف دنيا با نام او آشنا هستند.
بنابراين کتاب حاضر با عنوان «عشق در مزرعهی بايون» به ترجمهی علیرضا کچوئيان بهعنوان دومين اثر ترجمه شدهی فارسی اين نويسندهی سياهپوست با متنی روان و نزديک به تصاوير زندگی شخصی نويسنده، بهعنوان گامی در جهت ورود به دنيای گينز، در پيشرو قرار دارد. داستان از نگاه جيم کلی، رانندهی تراکتور سياهپوست مزرعهی مردی سفيدپوست به نام مارشال، برای ما بازگو میشود که از پس نگاهی قضاوتگونه و صدالبته دوستانه به زندگی شخصيتهای داستان، در خطوط در هم شکستهی سياه و سفيد به دنبال آن معنای حقيقی چندگانه میگردد. حقيقت پيوستهای که نه سياه است و نه سفيد…
آثار:
کاترين کارمير (۱۹۶۴)
عشق در مزرعهی بايون (۱۹۶۷)
خط خون (۱۹۶۸)
يک قرن بردگی (زندگینامهی خانم جين پيتمن) (۱۹۷۱)
يک روز بلند نوامبر (۱۹۷۱)
در خانهی پدرم (۱۹۷۸)
گردهمایی پيرمردها (۱۹۸۳)
درسی پيش از مردن (۱۹۹۳)
موتزارت و ليد بلی: داستانها و مقالات (۲۰۰۵)
داستانهای کوتاه:
لاکپشتها (۱۹۵۶)
پسر در کت و شلوار (۱۹۵۷)
مری لوئيس (۱۹۶۰)
درست مثل يک درخت (۱۹۶۳)
آسمان خاکستری است (۱۹۶۳)
پدربزرگم و شبح (۱۹۶۶) جوايز:
جايزهی سيدنی لانير برای ادبيات جنوبی (۲۰۱۲)
جايزهی صفحهی طلايی آکادمی موفقيت (۲۰۰۱)
نشان شواليه از محفل هنر و ادبيات فرانسه (۲۰۰۰)
جايزهی دپارتمان ادبيات آکادمی آمريکايی هنر و ادبيات (۲۰۰۰)
جايزهی هنری فرمانداران ملی (۲۰۰۰)
جايزهی نويسندهی لوئيزيانا (۲۰۰۰)
مدال ملی علوم انسانی (۲۰۰۰)
جايزهی ملی حلقهی منتقدان کتاب برای داستان (۱۹۹۳)
عضويت در مؤسسهی جان دی. و کاترين تی. مک آرتور (۱۹۹۳)
جايزهی دوسپسوس (۱۹۹۳)
اومانيست سال لوئيزيانا (۱۹۹۳)
عضويت مؤسسهی سولومون آر. گوگنهايم (۱۹۷۱)
اعطای هديهی ملی هنر (۱۹۶۷)
عضويت والاس استگنر (۱۹۵۷)